عاشقی

عاشقی

 

+نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت10:52توسط ali | |

 42423956604525311892 عکس های عاشقانه جدید 91

+نوشته شده در یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:,ساعت12:41توسط ali | |

 

+نوشته شده در سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت13:45توسط ali | |

 

از زندگی از این همه تکرار خسته ام 

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه 

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام 

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم 

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز 

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود 

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید 

از حال من مپرس که بسیار خسته ام... 

+نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت14:56توسط ali | |

 

+نوشته شده در دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت18:45توسط ali | |

 براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

+نوشته شده در شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت22:52توسط ali | |

 

+نوشته شده در جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت21:41توسط ali | |

 

خدایا...........

 

خدايا فقط تو را مي خواهم.....باور کرده ام که فقط تويي سنگ صبور حرف هايم
مي ترسم از اينکه بگم دوسش دارم...اون نمي دونه که با دل من چه کرده...نمي دونه که دلي رو اسير خودش کرده
هنوز در باورم نيست که دل به اون دادم و اون شده همه هستي ام
روز هاي اول آشنايي را بياد مياورم آمدنش زيبا بود ...آنقدر زيبا حرف مي زد که به راحتي دل به او باختم و او شد اولين عشقم در زندگي
بارالها گويي تو تمام زيبايي هاي عالم را در چهره و کلام او نهاده بودي
واين گونه مرا اسير او کردي و دل کندن از او شد برايم محال و داشتنش بزرگترين ارزويم در زندگي
حالا که عاشقش شدم تو بگو چه کنم که تنهايم نگذارد....خدايا امشب به تو مي گويم چون تو تنها مونس تنهايي هايم هستي..
چگونه بگويم بدون او مي ميرم....او رفته و در باورم نيست نبودنش...
خود خوب مي دانم او مرا کودکي فرض کرد که نمي داند عشق چيست و براي عاشقي حرمتي قائل نمي باشد
مرا به بازي گرفت يا شايد....نمي دانم.....دگر هيچ نمي داني.. اعتراف مي کنم نفسم به بودن او وابسته است
بعد رفتن او دگر اين نفس را هم نمي خواهم....حال تو بگو چه کنم ؟
بار خدايا دوست دارم مرا بفهمد حتي براي يه لحظه


+نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت14:58توسط ali | |

                                                     به کوه گفتم عشق چیست؟         لرزید.

  به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.
 
به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.
 
به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.
 
به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.
 
و به انسان گفتم عشق چیست؟
 
 اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟     دیوانگیست!!!
 

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت14:54توسط ali | |

در این دنیا به هیچکس اعتماد نکن چون همه نامردن من اینو تازه فهمیدم من از تنها کسی که دوستش داشتم پا خوردم و منو رها کرد به هیچکس اطمینان نکنید 

+نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت22:58توسط ali | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد